در امتداد بی پایان شبی چنینچشم براهم به بارشی از ابر مهربان صدایتچه خوش باشد در انتهای نمایش عاشقانه پاییز، به صحنه درآیی.........هزار هزار ماه و ستاره در آسمان دل من استکه هرگز به هیچ بند و فسونی نمی کنند ر
هایتدلربا و جانفزاست، هنر نمایی یلدایی تو بر بلندای خزانوه چه نغمه ای و چه طنین روح انگیزی............پراکند در زمین و زمان،
هوای زمزمه هایت...............هوای زمزمه هایت.......................هوای زمزمه هایت.......................یلدای 1402نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۹/۱۹ ساعت 13:46 توسط : مهر | دسته : ((شب،سکوت، دریا.......))...
ما را در سایت ((شب،سکوت، دریا.......)) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : vadeyedidar بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 18:04